آنیساآنیسا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

فرشته ناز مهربون

مهمونی

1393/6/19 13:28
نویسنده : مامان پریسا
178 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازنینم

چند روزی اول به دنیا اومدنت هر شب مهمون داشتیم و تقریبا خونمون همه اومده بودن اما دلم میخواست همه رو یک جا یه شب دعوت کنم اما از طرفی هم ماه رمضون بود و از طرف دیگه شما هنوز خیلی بی قراری میکردی به همین خاطر تصمیم گرفتیم بعد از چهل روزگیت مهمونی بدیم تا به قول معروف جابیوفتی و چلت تموم بشه. 

چشمک  چشمک  چشمک

نفسسسسسسسسسسسسسس خانوم من

بعد از چهل روزگیت یه شب فامیلای مامانی رو رستوران ایلیا دعوت کردیم . دوست داشتم عکستو روی کارت دعوت ها چاپ کنم ,پیرهن صورتیتو تنت کردم تا ازت با خاله مهسا عکس بگیریم اما اصلا همکاری نمیکردی و تا دوربین و میدیدی یا میزدی زیر گریه یا خوابت میبرد,خلاصه خانوم طلا کلی سر کارمون گذاشته بودی .تا اینکه بالاخره با باباجونی بعدازظهر تونستم چند تا عکس خوشگل ازت بگیرم. اما متاسفانه نشد که روی کارتت چاپ کنم چون دستگاهشون خراب بود و جوهر پس میداد .خیلییییییی حیف شد گریهگریهگریهگریه

قرار شد فامیلای بابا محمود و یه شب دیگه دعوت کنیم. در آخر موفق نشدیم اونارو با هم هماهنگ کنیم و جدا جدا دوباره اومدن خونمون. یه چند سری هم دوستامونو دعوت کردیم

 

کارت دعوت خانوم خوشگله  محبت   محبت

آنیسا خانوم در روز مهمونیششششششششششش   بوس محبت

عکسایی که قرار بود روی کارتش چاپ بشه سکوت سکوت

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)