آنیساآنیسا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

فرشته ناز مهربون

16 ماهگیت مبارک

1394/8/10 14:14
نویسنده : مامان پریسا
1,228 بازدید
اشتراک گذاری

ماه بانوی زیبای من 16 ماهگیت مبارک

بانوی شیرین زبون ما روز به روز با شیرین زبونیاش بیشتر برامون دلبری میکنه و یه سری کلمات و خیلی خیلی بامزه میگه و خیلی هم لهجه داره

گل دخترم توی این ماه خودشو صدا میکنه و به اسم خودش میگه آسینا

برای هر سوالی یا درخواستی هم که ازش داریم آله(آره)  و نه میگه

همچنان عاشق دستگاه کارت خوانی و هر جا ببینی حتما باید کارت توشون بکشی و میگی پول پول

بابا محمودم که میخواد بره سره کار تند تند بهش میگی پول پول(جیگرشو که از الان اینقدر پولکیه)

یکی از لغات دایرالمعارف این روزای آنیسایی

سوچی (سوییچ)            ابس(اسب)                       هاله(خاله)

جوبابا(جورابا)                  کغال(کلاغ)                  هابابظ (خداحافظ)

ایناشش( ایناهاشش)         عسک(عکس)      شبارلی(شلوار لی) 

از سری شیطنتای این روزای آنیسایی

 

 

فندوق کوچولوی مامان تو این ماه دیگه دندون کرسیاش کامل کامل شده البته بماند که چقدر هم خودت هم ما اذیت شدیم و بیخوابی کشیدیم

گل بانوی شجاع مامان داره با حس ترسیدن آشنا میشه و با کوچکترین صدا و یا حالتی میگه ترسید ترسید البته بعد از مریضیت اینجوری شدی و خیلی خیلی بیشتر از قبل بهم وابسطه شدی و همش میترسی که نکنه ازت جدا بشم

عاشق خودکار و نقاشی کشیدنی و هر وقت میری خونه خاله مهسا با خودکار برمیگردی و وقتی ازت میپرسیم خاله مهسا چی داره میگی درس

دستای کوچولوتم که به هر جا نرسه این صندلی برات چاره سازه و سریع میری میاریش و میزاری زیر پاهات

اینم خانوم کوچول ما در حال کشیدن نخ دندون

عاشق شکلات بازی  خونه خاله مهسایی و به قول خاله مهسا هر روز باهاشون مولودی میگیری و میریزی روی  سرت(البته به شکلات میگی شو شو )

گل دخترم دست به سینه و چهار زانو بشینه

نشستن روی بادکنک و پریدن روش و بعدشم لیز خوردن از روش رو خیلی خیلی دوست داری

آماده برای رنگ بازی

به به چه ماست خوشمزه ای

یکی از بازیهایی که این روزا دوست داری

عاشق مزرعه حیواناتتی و کلی باهشون سرگرمی و حرف میزنی براشون

اسباب بازیهایی که باطری دارن هم خیلی دوست داری البته بیشتر بیرون آوردن و جا زدنه باطریها برات جذابه

این روزا توی خونه ما اک اکه جاشو داده به این نی نی که باید موقع خواب حتما بغلش کنی و بعضی وقتها هم بهش میگی توثر (کوثر) و لپشو میکشی میگی توپولو توپولو

ماه بانو خانوم دیگه دوست داره از پله ها خودش بیاد پایین و دستشو بگیره به نرده ها

آنیسا یه لبخند به دوربین بزنه

کلا بازی توی جاهای پوشیده و بسته رو دوست نداری ولی با این حال هر چند وقت یکبار میبرمت که شاید برات جذابیت پیدا کرده باشه

هورا پیش به سوی توپوها

الکم و دولکم

تاب تاب عباسی

یه دوستی هم اونجا پیدا کرده بودی و باهاش بازی میکردی

خاله بازی دخترونه و سما کوچولو

داد و ستد توپوهای دو تا دوست

رایان کوچولو و تولدش با تم قطار

البته شما اصلا اون سب سرحال نبودی و هنوز مریض بودی

ارتین کوچولو عشقه انیسا

و اما اینم توثر کوچولوی توپولو توی جشن دندونیش

خدایا هزاران هزار بار شکرت که دخترم صحیح و سلامته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)