جشن دندونی
فندوق کوچولوی مامانی رویش اولین مروارید لبخندت مبارک
آبنبات کوچولوی من از وقتی که اقای دکتر گفتن خودتونو برای اومدن دو تا مروارید کوچولو حاضر کنین مامانی دست به کار شد تا یه مهمونی حسابی برات بگیره .با وجود اینکه تا حالا کار طراحی انجام نداده بودم اما دوست داشتم همه کاراشو خودم انجام بدم. تا اینکه به کمک یکی از دوستای بابایی تم دندونی صورتی رو برای جشن دندونیت طراحی کردم و همه چیز همونجوری که میخواستم عالی از آب در اومد
دردونه من امیدوارم یه روزی با دیدن این عکسا به دوران کودکی شیرینت برگردی و ببنی که مامانی و بابایی عاشقانه دوستت داشتن و با چه شوق و ذوقی این جشن رو برات برگزار کردن.
البته ناگفته نماند خاله مهسا تو برپایی این مراسم خیلی خیلی بهمون کمک کرد همین جا جا داره از طرف شما بهش بگم خاله جونی دست شما درد نکنه خیلی دوست داریم
حالا بریم سراغه طراحیهای مامانی که کلی خونمونو قشنگ و بامزه کرده بود
اینم از مهمون کوچولوهای جشنمون که با تاجهایی که مامانی براشون درست کرده بود خیلی بامزه شده بودن البته یه دونه از مهمون کوچولوهامون (کوثر عزیز) هنوز نیومده بود
میز گیفتهامون برای مهمونای عزیز آبنبات چوبی هایی که به شکل گل تزیین کرده بودم برای مهمون کوچولوها بود پاستیل های دندون و یادبود شهر دندونی برای همه مهمونای عزیز
دفتر یادگاری ( متاسفانه مامانی فراموش کرد که از مهمونا درخواست کنه تا برای خانوم کوچولو یادگاری بنویسن و آخرش یادش افتاد که بیشتر مهمونا رفته بودن )
و اما قسمت خوشمزه ماجرا بفرمایید لطفا