اولین شب یلدا
شب یلدا نخستین شب زمستان,طولانی ترین شب سال, شب زایش مهربانی با هم از راه رسید اما امسال به شکلی متفاوت, چرا که اولین سالی بود که فرشته کوچولوی مهربونم کنارمون بود و فقط میتونم بگم خدایا هزاران هزار بار شکرت
عزیز دردونه من
سفیدی برف را برای روحت
سرخی انار را برای قلبت
شیرینی هندوانه و بلندای یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم
عروسک قشنگ من امسال شب یلدامون یه رنگ و بوی دیگه ای داشت آخه یه هندونه شیرین و خوردنی و کوچول موچولو پیشمون بود و با شیرین کاریاش برامون دلبری میکرد
اینم از هنونه ویژه یلدای 93 با تلی که مامانی خودش واست درست کرده بود(جیگر منی شما هندونه خانم, دورت بگرده دردونه من)
نازدونه من امسال هم مثل هرسال شب یلدا خونه خاله مهسا بودیم آخه خاله جونی شبه یلدا به دنیا اومده و هر سال شب یلدا براش تولد میگیریم. خاله جون تولدت مبارک ایشالله 120 ساله بشی
حالا بریم سراغ چیزای خوشمزه اون شب
میز شب یلدامون
هندونه خوردنی من کناره میز
اینم از کیک تولد خاله جونی که با کمکه هم درستش کرده بودیم و اولین تجربه کارمون با خمیر فوندانت بود
این گیفتهاروهم مامانی واسه مهمونا درست کرده بود تا همیشه با دیدنش به یاد هندونه کوچولوی من بیوفتن