جشن قدم
گل دخترم تاج سرم قنده عسلم راه افتاده
آنیسای نازنینم قبل از اینکه راه بیوفتی تصمیم داشتم برات یه جشن قدم کوچولوی خودمونی بگیرم اما از اونجایی که شما خیلی زود راه افتادی و توی تعطیلات نوروز بود و سرمون حسابی شلوغ بود موفق نشدم برات جشن بگیرم تا اینکه تصیمیم گرفتم جشنتو با تولد بابا محمود یکی کنم که اوله اردیبهشت بود
اینم از خانم خوشگله من روز جشنش
و اما تزیینات خونه که همش کا دسته مامانیه
گیفت های جشنمون
و بالاخره کیک جشن نازنین دخترم من
جایگاه پرنسس خانم
و خوده پرنسس خانم
سلام به همه دوستای مجازیمون جای همگی خالی
و امااااااااااااااا قسمت خوشمزه ماجرا
که روی یکیشون از طرف شما نوشته بودم بابا محمود عزیز تولدت مبارک
عشقول خانم در حال صرف شام جشنشون
همه کس من ایشااله همیشه شاهد خوشحالی باشم و این و بدون که همه تلاشمو میکنم تا از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و شاد باشی