آنیساآنیسا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

فرشته ناز مهربون

9 ماهگیت مبارک

1394/1/6 21:04
نویسنده : مامان پریسا
690 بازدید
اشتراک گذاری

آنیسا خانمم 9 ماهگیت مبااااررررررررررررککککککککککک

گل دخترم تو این ماه سرعت راه رفتنش خیلی خیلی زیاد شده و از وقتی پا میشه مدام در حال راه رفتنه و دوره میز میچرخه (خانم گلم پاهات درد میگیره خوب بد نیست یه کوچولو به خودتو مامانی هم استراحت بدیا)زبانکده محصلزبانکده محصل

البته یه چند ثانیه ای هم میتونی بدون اینکه دستتو جایی بگیری وایستی و یه دو سه قدمی برداریزبانکده محصلزبانکده محصل

 

عاشقه جارو برقی و سشوآری و وقتی مامانی داره جارو میکشه دستتو میگیری به جارو و پا به پای جارو با من خونه رو تمیز میکنیزبانکده محصل

کتاب و مجله رو هم خیلی خیلی دوست داری و ورق میزنی و با هم عکساشونو نگاه میکنیمزبانکده محصل

کلا که معروف شدی به خانم تعجب و هر کسی رو که میبینی و یا هر کسی هر کاری میکنه تعجب میکنی و تند تند او او میکنیزبانکده محصل

با هر آهنگی هم کلی برامون نانای نانای میکنی جیگر خانم

بیشتر دوست داری دوروورت شلوغ باشه و همه باهات بازی کنن و اصلا تنهایی رو دوست نداریزبانکده محصل

از غذا خوردنتم که اصلا نگو و نپرس بعضی روزا اصلا هیچی نمیخوری ولی بعضی روزا میلت میکشه و بهتر میخوری البته دیگه برات غذا رو له نمیکنم و تیکه تیکه میزارم جلوت و خودت با اون انگشتای کوچول موچولوت بر میداری و میزاری توی دهنت چون که اصلا دوست نداری با قاشق غذا بخوری.آبمیوه که اصلا نمیخوری و میوه هم به ندرتمحصل

عاشق اینی که دنبالت کنم و بگم بیام بیام بخورمت و شما هم تندی فرار میکنی و جیغ میزنی و میخندی که نتونم بگیرمت

به محضه اینکه کلاه سرت بزارم یا جوراب پات کنم سریع درشون میاری و دوست داری راحت باشی بعضی وقتام که جواراب شلواری پاته اینقدر میکشیش تا بتونی درش بیاری

حس میکنم معنی خیلی از حرفامونو دیگه میفهمی مثلا وقتی میگم دستتو بهم بده دستتای کوچولوتو دراز میکنی یا وقتی میگم ببعی میگه ..... تند تند لبتو به حالت بع بع تکون میدی البته بدون صدا

وقتی بهت میگیم بشکن بزن انگشته شصت و اشارتو تند تند بهم میزنی

دو تا مروارید کوچولوهای بالاییتم اولین روزه اسفند بالاخره زدن بیرون و راحت شدی

وقتی که نشستیم همش دوست داری از سروکلمون بالا بری و بازی کنی

اگر هم جایی رو بخوای ببینی و یا چیزی بخوای برش داری و دستت بهشون نرسه با زور پاهاتو بلند میکنی تا بتونی اون کاری که میخوای رو انجام بدی

وقتی هم که میریم فروشگاه واسه خرید عاشقه نشستن تو چرخای فروشگاهی

گل دخترم تو این ماه تولد مامان پریسا بود و اولین سالی بود که روزه تولدم کنارم بودیو حسابی خوشحال و شاد بودم به خاطره حضوره نفس طلای خودم اون شب فهمیدم که عاشقه عکسه سلفی هستی و کلی عکسه سلفیه دو تایی از هم گرفتیم و شما هم کلی حال کردی

وقتی آنیسا عکسه سلفی میندازه

 

خانم طلای من در حال تلاش برای راه رفتنزبانکده محصل

این دسر هم مامان پریسا به افتخاره خودش برای روزه تولدش درستیده بود

هنوز هم در مقابله خوابیدن مقابله میکنی و کلی زمان میبره تا خوابت ببره

وقتی نفس خانوم خوابش میاد و مقابله میکنه

اما وقتی خوابت میبره چهره نازت آروم و دوست داشتنی تر میشه جیگرکه من

امان از روزی که نخوای تو کریرت بمونی

راستی این عکسه بچگیهای مامان پریسا هم قراره این ماه تو مجله شهرزاد چاپ بشه( همه میگن شما خیلی شبیه بچگیهای خودمی)

نازنین دختر من مرسی که کنارمونی و بهمون کلی نیرو و انرژی میدی

پسندها (2)

نظرات (0)